D&R : مامور

باد را دوست داشت چون لباس پاره اش که تکان می خورد کلاغها می پریدند.

بد نبود.

مامور بود.

خیلی وقتها هم که پیرمرد نبود

حتی می گذاشت روی شانه اش بنشینند.

این خیانت نبود.

دانه ها هم می دانستند مترسک دلسوز است…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *