پاییز دالخانی

همیشه می گفت، ببین… هوا رو بو بکش… ببین ماه آذر چه عطری داره..
دیوانه بود!
آذر ماه هیچ عطر بویی نداشت جز سوز و سرمایی که نوید زمستان را می داد. من اخم می کردم و یقه پالتوام را بالا می دادم…
می گفت، ماه آخر پاییزه… عطر عاشقی داره دیوونه… درختا… بارونش… حتی سوز و سرماش میگه چتر نمی خواد… یه قلب عاشق می خواد یه همراه… اون وقت کل دنیا میشه جاده و انتها نداره…
شاید دیوانه بود… اما راست می گفت.
کل دنیا را در همان آخرین ماه پاییز با او قدم زدم.
لعنتی انگار تمام نمی شد جاده عشق…
.
#علیرضا_اسفندیاری

#رامسر #مازندران

 

همین پست در اینستاگرام ⇒

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *