موسیقی عجیبی ست مرگ؛ بلند می شوی؛ و چنان آرام و نرم می رقصی؛ که دیگر هیچکس تو را نمی بیند ؛ #گروس_عبدالملکیان
عشق را چگونه می شود نوشت در گذر این لحظات پرشتاب شبانه که به غفلتِ آن سوال بی جواب گذشت دیگر حتی فرصت دروغ هم برایم باقی نمانده است وگرنه چشمانم را می بستم و به آوازی گوش می دادم که در آن دلی می خواند: من تو را، او را کسی را دوست می …
مرد باشی و فقط اسب وتفنگت باشد
غم یک فاجعه در پشت فشنگت باشد
مردباشی و به میدان بروی رستم وار
داغ سهراب ولی مایه ی ننگت باشد
همچو سرباز پر از صبر که در دژبانی
نبض آرامش یک مرز به چنگت باشد
رمز شب اسم کسی ورد زبانت، سخت ست
راز دیوانگی این دل تنگت باشد
باحمایل چه خوش آماده ی رفتن باشی
و شبیخون که فقط نقشه ی جنگت باشد
#فرزاد_الماسی
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود … و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود پلنگ من ـ دل مغرورم ـ پرید و پنجه به خالی زد که عشق ـ ماه بلند من ـ ورای دست رسیدن بود گل شکفته! خداحافظ اگر چه لحظه دیدارت شروع وسوسهای در من به …
. نقشِ قالی شُدَنَم خنده مَگر داشت عزیز؟ رفتن و آمدنم…خنده مگر داشت عزیز؟ . با دلم داخلِ حمام گلاویز شدم… آن کبودیِ تنم،خنده مگر داشت عزیز؟ . دشمنی هایِ برادر،غمِ زخم از خواهر… نانَجیبیِ زنم،خنده مگر داشت عزیز؟ . مست و عاصی وسطِ کوچه به من چسبیدند بویِ تُندِ دهنَم خنده مگر داشت عزیز؟ …
گاهی بیا به قصد تعامُل بگو بخند حتّی بدونِ فکر و تأمُّل بگو بخند حق می دهم اگر بنویسی که سختم است امّا کمی به رسم تساهُل بگو بخند وقتی غزل بهانه به دست تو می دهد یعنی که تو به حالِ تغزُّل بگو بخند در لهجه ات هبوط انار است و زعفران پشتِ نقاب …