D&R: شایعه

. روایت شده است در حدود ٧٠٠ سال پیش، در اصفهان مسجدی بزرگ می‌ساختند. اما چند روز قبل از افتتاح مسجد، کارگر‌ها و معماران جمع شده بودند و آخرین خرده کاری‌ها را انجام می‌دادند. پیرزنی از آنجا رد می‌شد وقتی مسجد را دید به یکی از کارگران گفت: فکر کنم یکی از مناره‌ها کمی کجه! …

ناشکر

تاجری قبل از عزیمت به سفری طولانی با همسرش خداحافظی کرد. همسرش گفت: تو هیچ وقت هدیه‌ای قابل برایم نیاوردی. مرد جواب داد: امان از دست شما زنهای نا‌شکر! هر چه که من به تو داده‌ام ارزش سال‌ها کار داشته است. چه چیز دیگر می‌توانم به تو بدهم؟ زن گفت: چیزی که به زیبایی خود …

D&R: داستان حضرت سلیمان و دیو و ماجرای نوروز و سیزده‌بدر از زبان دکتر الهی قمشه‌ای

. دکتر الهی قمشه‌ای می‌گوید: یکی از جذاب‌ترین تعبیرات «نفس و عشق»، قصه دیو و سلیمان است که ازدیرباز در ادب پارسی به اشاره و تلمیح از آن یاد شده است. قصه چنین است که سلیمان فرزند داود، انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و سلیمان به دولتِ آن …

D&R: ثروتمندم

هوا بدجورى توفانى بود و آن پسر و دختر کوچولو حسابى مچاله شده بودند. هر دو لباسهاى کهنه و گشادى به تن داشتند و پشت درخانه مى لرزیدند. پسرک پرسید: «ببخشین خانم! شما کاغذ باطله دارین» کاغذ باطله نداشتم و وضع مالى خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آن‌ها کمک …

دانلود کتاب کامل ذخیره خوارزمشاهی

پیرو پیام‌های مکرر شما جهت گذاشتن لینک دانلود: لینک دانلود در انتهای مطلب قرار داده شده است ذخیرهٔ خوارزمشاهی کتابی‌است به زبان فارسی در پزشکی نوشتهٔ اسماعیل جرجانی. آغاز تألیف آن ۵۰۴ قمری بوده‌است. کتاب تقدیم به قطب‌الدین خوارزمشاه است. ذخیرهٔ خوارزمشاهی بزرگ‌ترین کتاب پزشکی به زبان فارسی بود که تا بدان تاریخ نوشته می‌شد. …

D&R: افسوس تکراری

. پیری برای جمعی سخن می‌راند، لطیفه‌ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند. بعد از لحظه‌ای او دوباره‌‌ همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند…. او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید. او لبخندی زد و گفت: وقتی که نمی‌توانید بار‌ها …